۲ آذر؛ در تاریخ چه گذشت؟
تاریخ انتشار: ۲ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۷۵۱۸۳۳
به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، امروز ۲ آذر هجری شمسی برابر با ۲۳ نوامبر تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این وقایع میپردازیم.
رویدادها:
۵۸۹ - فرار خسروپرویز و در پی آن رویدادهای دیگر، مسیر تاریخ جهان یک بار دیگر تغییر کردخسروپرویز هنوز بر جای پدر ننشسته بود که وارث دشواری های او و ضدیت ژنرال بهرام چوبین شد که با شاه متوفا درگیری پیدا کرده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
موریس که در انتظار چنین فرصتی بود یک سپاه کامل در اختیار خسرو دوم قرار داد و این سپاه با کمک هواداران داخلی خسرو، در جنگ سال ۵۹۱ میلادی بهرام را شکست و به شمال خاوری ایران فراری دادند و خسرو دوم بر تخت نشست. موریس که بهترین سپاه خود را همراه خسرو دوم کرده بود از عهده اقوام «آوار» که به قلمرو وی تعرض کرده بودند بر نیامد و با شورش نظامیان پادگان قسطنطنیه رو به رو و ۲۷ نوامبر سال ۶۰۲ میلادی هنگام فرار به سوی تیسفون برای گرفتن کمک از خسرو کشته شد و فوکاس بر جای او نشست.
با مرگ موریس، خسروپرویز نه تنها از زیر بار تعهداتی که در قبال کمک موریس، به او سپرده بود بیرون آمد بلکه به اجرای طرح های خود که رساندن قلمرو ایران به زمان داریوش بزرگ بود افتاد و کشته شدن موریس را بهانه قرار داد و در سال ۶۰۵ میلادی به خونخواهی او از دو سوی، قلمرو روم را مورد حمله قرار داد و آناتولی را تا دروازه های قسطنطنیه (استانبول) و سوریه و فلسطین را تصرف و «شهربراز» ژنرال مشهور ایران را مامور تصرف مصر کرد که وی موفق به این کار شد و اسکندریه را تصرف کرد. این پیشروی که جهان آن زمان را دچار شگفتی کرده بود سبب شد که هراکلیوس یک حاکم محلی روم در شمال آفریقا بر فوکاس شورش کند و از آفریقا به قسطنطنیه برود و فوکاس را بگیرد و اعدام کند. انتقال صلیب اصل که مسیح بر آن مصلوب شده بود از سوی نیروهای ایرانی فاتح اورشلیم (بیت المقدس) به تیسفون، باعث خشم مسیحیان جهان شده بود و هراکلیوس از این احساس استفاده کرد و با ذوب کردن طلاهای کلیسا ها و ضرب سکه، خزانه خود را پُر کرد و به جمع آوری سرباز دست زد و با پرداخت پول و دادن انواع وعده، اقوام پراکنده شده خزر را با خود همدست کرد و در سال ۶۲۲ میلادی به سوی ایران به حرکت در آمد و این سال مصادف با هجرت پیغمبر اسلام (ص) از مکه به مدینه بود.
۶۳۶ - یزدگرد سوم پیشنهاد انتقال پایتخت از تیسفون به شیراز را نپذیرفت و امپراتوری ساسانیان از میان رفت۲۳ نوامبر ۶۳۶ میلادی و چهار روز پس از شکست نظامی امپراتوری ایران در نبرد قادسیه (معرکة القادسیه) و عقب نشینی باقیمانده یگانها از پل عتیق و به مخاطره افتادن تیسفون (پایتخت)، جلسه بزرگان کشور برای چاره جویی در کاخ سلطنتی (ایوان مدائن ـ طاق کسرا) تشکیل شد. حاضران در جلسه پس از شنیدن گزارش جنگ پیشنهاد کردند که پایتخت به شهر استخر (شیراز) منتقل شود زیرا که عرب مهارت جنگ صحرایی دارد نه کوهستانی و رسیدن به استخر مستلزم عبور از کوهستان است. یزدگرد سوم (شاه وقت) این پیشنهاد را نپذیرفت و رد این پیشنهاد به باور مورخان، نقطه پایان برعمر امپراتوری ایران در عهد باستان گذارد. امپراتوری ایران در قرون وسطی و جدید چندبار احیاء شد و آخرین بار در دوران نادرشاه بود. تیسفون در مارس ۶۳۷ به دست اعراب مسلمان افتاد. این نیرو سپس در جلولا و سال ۶۴۱ میلادی در نهاوند واحدهای نظامی یزدگرد سوم را شکست داد و ....
۱۷۰۹ - امپراتوری سوئد تجزیه و مناطقی از آن به لهستان، دانمارک و امیرنشین ساکسونی آلمان داده شد. سوئد در قرن ۱۶ با در دست داشتن همه منطقه اسکاندیناوی، بخش هایی از آلمان، لهستان، لیتوانی، فنلاند و روسیه سومین قدرت اروپا بود که بعدا در سه جنگ شکست خورد و به ۴۵۰ هزار کیلومتر مربع محدود شد و از آن پس راه مسالمت در پیش گرفته است.
۱۲۴۸ - هم پیمان شدن حضرات آیات بهبهانی و طباطبایی به منظور نیل به مشروطهانتشار عکس موسیو نوژ بلژیکی مدیر کل گمرک ایران با لباس روحانیت شیعه در مجلس لهو و لعب، خشم مردم متدین و علما را برانگیخت. در این میان، کوبندهترین و مؤثرترین اعتراض از جانب سید عبداللَّه بهبهانی، عالم بزرگ تهران، مشاهده شد. مظفرالدین شاه در پی اعتراضات سهمناک بهبهانی، نامهای به او نوشت و به برآوردن خواستههای وی تعهد سپرد. اما با آرام شدن مردم و فروکش کردن هیجانهای نخستین، اقدامی از سوی شاه قاجار در این باره صورت نگرفت و این بار، بهبهانی مصمم شد تا به همراهی دیگر علما، نهضت را شوری تازه ببخشد. براین اساس، مقصود خود را با علمای نامدار و بزرگ تهران در میان گذاشت که در این میان تنها سید محمد طباطبایی اظهار داشت که به خاطر مشروطه، حاضر است بهبهانی را همراهی کند. آیتاللَّه بهبهانی نیز همکاری طباطبایی را مغتنم شمرد و دوم آذر ۱۲۸۴ش به منزل طباطبایی رفت و پس از مذاکره، همپیمان و متّفق شدند که در مبارزه علیه استبداد و ظلم حکومت تا رسیدن به هدف اصلی یعنی مشروطه، از یاری یکدیگر باز نایستند. این نشست که به پیمان "سیدین سندَین" معروف شد، در تاریخ مشروطیت اهمیتی بس بزرگ یافت تا جایی که رشد نهضت مشروطهخواهی را به آن دو بزرگوار دانستهاند. بهبهانی شخصیتی بیباک، شجاع و سرسخت بود و طباطبایی، عالمی متقی، پاک دامن، آگاه به علوم زمان و اوضاع سیاسی جهان. در واقع، دو ویژگی ممتازی که هر رهبر برای پیروزی نهضت بدان نیازمند است، یعنی سازش ناپذیری و درایت، به وسیله اتحاد بهبهانی و طباطبایی حاصل شد و پیروزیهای بعدی را ممکن ساخت تا به مشروطه دست یافت.
۱۹۸۰ - یک رشته زمین لرزه در جنوب ایتالیا، بیش از چهار هزار و هشتصد تن از ساکنان منطقه را بی جان ساخت.
۱۹۹۶ - ماجرای بی سابقه یک هواپیماربایییک هواپیمای ربوده شده اتیوپیایی ۲۳ نوامبر ۱۹۹۶ به علت تمام کردن بنزین به آبهای اقیانوس هند، در کنار ساحل جزیره اصلی از مجمع الجزایر «کومور» برخورد کرد که ۱۲۸ تن از ۱۷۸ سرنشینان آن (۱۶۳ مسافر، ۱۲ خدمه پرواز و ۳ رباینده) کشته شدند و ۵۰ تن دیگر که برخی از آنان مجروح شده بودند نجات یافتند. این هواپیما از نوع بوئینگ ۷۶۷ بود.
هواپیمای اتیوپیایی پرواز ۹۶۱ در مسیر از آدیس آبابا به نایروبی پایتخت کنیا اندکی پس از آغاز پرواز، توسط سه جوان که خودرا از مخالفان دولت اتیوپی و زندانی سیاسی سابق معرفی کردند ربوده شد. ربایندگان که گفته بودند دارای مواد منفجره هستند، و تبر و دشنه با خود داشتند از خلبان خواستند که هواپیما را به استرالیا ببرد. آنان به مسافران هواپیما که از ۳۵ کشور بودند اطمینان داده بودند که اگر آرامش خودرا حفظ کنند آسیب نخواهند دید و افزوده بودند که چون جانشان در وطن در خطر بود، راهی جز ربودن هواپیما و رفتن به کشوری دیگر را نداشتند. آنان همچنین از سرخلبان هواپیما خواستند که مسیر جنوبی را از فراز سواحل آفریقا پرواز کند و سپس وارد آسمان اقیانوس هند برای پیمودن مسیر شرقی شود. خلبان در مسیر جنوب به آنان اطلاع داد که بنزین کافی برای رسیدن به استرالیا ندارد و خواست که اجازه دهند در نزدیکترین فرودگاه بنزین گیری کند ولی ربایندگان باور نکردند و گفتند که چنین هواپیمایی قبل از ترک فرودگاه خود باید ۱۱ ساعت بنزین گیری کند و این بنزین برای رسیدن به استرالیا کافی است. خلبان، دیگر راهی جز ادامه پرواز نداشت تا اینکه یکی از موتورها براثر تمام شدن بنزین از کار افتاد و هواپیما ارتفاع خود را از دست داد. در اینجا، هواپیماربایان موافقت کردند که هواپیما برای سوخت گیری در فرودگاه اصلی پایتخت «کومور» که در همان نزدیکی بود فرودآید و جریان به برج مراقبت فرودگاه اطلاع داده شد ولی سوخت موتور دیگر در ۱۵ مایلی فرودگاه پایان یافت و خلبان تلاش خودرا آغاز کرد تا شاید بتواند هواپیمارا بدون موتور و با روش «گلاید» به فرودگاه برساند. سه رباینده که باور نداشتند هواپیما، سالم در فرودگاه قرارگیرد ناگهان تصمیم گرفتند که آن را بر یک هتل ساحلی ویژه سیاحتگران بکوبند و تصمیم خود را به خلبان گفتند. خلبان مقاومت کرد و کشمکش آغاز شد که هواپیما در پانصد متری ساحل به دریا اصابت کرد و درهم شکست و سه قسمت شد. سیاحتگرانی که در دریا شنا می کردند، ماهیگیران و قایقرانان به کمک شتافتند ولی تنها ۵۰ تن از جمله سرخلبان و کمک خلبان که برخی از آنان مجروح شده بودند نجات داده شدند. سه هواپیماربا به دلیل اینکه تا آخرین لحظه ایستاده بودند و کمربند نجات نداشتند کشته شدند. این رویداد که تا آن زمان به این صورت سابقه نداشت تا چندین روز خبر بزرگ و مخاطب رسانه ها بود.
۲۰۰۵ - نخستین بانو که در دوران معاصر در قاره آفریقا رئیس کشور شدبانو «آلن جانسون سیرلیف Ellen Johnson Sileaf» متولد ۱۹۳۸ بیست و سوم نوامبر ۲۰۰۵ برنده انتخابات کشور آفریقایی «لیبریا» اعلام شد که از ۱۶ ژانویه ۲۰۰۶ پس از ادای سوگند کار خودرا در این سمت آغاز کرده است. در دوران معاصر، وی نخستین بانویی است که در قاره آفریقا رئیس یک کشور شده است. بانو آلن جانسون قبلا وزیر دارایی لیبریا بود. وی در لیبریا رشته اقتصاد و در آمریکا (دانشگاه کلرادو) رشته مدیریت مالی تحصیلکرده است. او از اعقاب بردگان سیاهپوست آمریکایی است که به آفریقا بازگردانیده شدند و برایشان کشور لیبریا را به وجودآوردند. انتخابات لیبریا پس از یک دوره حکومت کودتا و جنگ داخلی ازسرگرفته شده بود.
۲۰۰۵ - آنگلا مرکل راستگرا صدراعظم آلمان شد۲۲ نوامبر۲۰۰۵، پارلمان فدرال آلمان با۳۹۷ رای موافق در برابر ۲۰۲ رای مخالف و ۱۲ غایب، بانو «آنگلا مرکل» را به سمت صدراعظم دولت ائتلافی آلمان برگزید. برخی رسانه ها نوشته بودند که رئیس جمهور ایران هفته ها پیش از رای پارلمان آلمان، انتخاب مرکل به صدر اعظمی آلمان را به او تبریک گفته بود!. مرکل که در آلمان شرقی به دنیا آمده و یک محافظه کار وابسته به حزب دمکرات مسیحی است نخستین زنی است که صدر اعظم آلمان می شود و بر کرسی بیسمارک تکیه می زند. هیتلر نیز، نخست از سوی پارلمان فدرال، صدراعظم آلمان شده بود که بعدا لقب «پیشوا» را بر خود نهاد.
گرهارد شرودر صدراعظم پیشین از حزب سوسیال دمکرات در پی رای گیری، نخستین مقامی بود که به مرکل تبریک گفت و زمام امور بزرگترین کشور اتحادیه اروپا را به او سپرد. در انتخابات سپتامبر گذشته آلمان فدرال، هیچیک از احزاب اکثریت نیافتند. بنابراین کابینه تازه آلمان که از ۲۲ نوامبر ۲۰۰۵ کار خود را آغاز کرده یک دولت ائتلافی چپ و راست است که با کوچکترین اختلاف دو حزب بزرگ فرو می پاشد. به عبارت دیگر، مرکل نمی تواند (در امور داخلی) زیاد راستگرایی کند. چپها قبول کرده اند که دست اتحادیه های کارگری باز گذارده نشود و راستها قول داده اند که مالیات بر درآمدهای بالا را که تصاعدی است کاهش ندهند تا در جامعه آلمان ایجاد طبقه نشود. در این کابینه، وزارت امور خارجه در دست حزب سوسیال دمکرات (چپ) باقی خواهد ماند.
انتهای پیام/
کد خبر: 1119380 برچسبها اخبار روزمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: اخبار روز ۲۳ نوامبر خسرو دوم کشته شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۵۱۸۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حسن صباح جزو مقدسات نیست/ ممنوعیت تماشای سریال "حشاشین" موجه نیست
عصر ایران؛ هومان دوراندیش - ممنوعیت پخش سریال "حشاشین" در ایران، مبتنی بر این دو "دلیل" بوده: تحریف تاریخ اسلام، ضد ایرانی بودن سریال. البته در توجیه این ممنوعیت به "رویکرد سیاسی مغرضانه" هم اشاره شده که به نظر میرسد این رویکرد ادعایی، از نظر ممنوعکنندگان پخش این سریال در ایران، انگیزۀ تحریف تاریخ اسلام در این سریال و جهتگیری ضد ایرانی آن بوده.
(مهدی سیفی، مدیرکل نظارت و تطبیق ساترا گفته است: سریال «حشاشین» محصول کشور مصر است و روایت آن از تاریخ اسلام متضمن تحریفهای فراوانی است که به نظر میرسد با رویکرد سیاسی مغرضانه تولید شده است.)
خلاصه اینکه از نظر مقامات ساترا (سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی)، مشتی مغرض در مصر نشستهاند و سریالی ساختهاند برای تحریف تاریخ اسلام و ضدیت با ایران و ایرانی.
دقیقا معلوم نیست تحریف تاریخ اسلام چه معیارهایی دارد. دربارۀ سریال مختارنامه نیز برخی از نظر اهل سنت چنین نظری داشتند و البته نحوۀ شخصیتپردازی عبدالله بن زبیر (با بازی رضا کیانیان) را مغرضانه میدانستند.
طبیعتا در درون هر دینی، بین پیروان مذاهب مختلف، اختلاف نظرهایی دربارۀ وقایع و شخصیتهای تاریخی وجود دارد. خارج از ادیان نیز چنین اختلافاتی طبیعی است. مثلا هر فیلمی که دربارۀ ژاندارک یا لوتر و کالون ساخته شود، احتمالا مناقشاتی را بین مورخان و چه بسا کاتولیکها و پروتستانها پدید آورد.
اما آیا چنین مناقشاتی دلالت دارد بر اینکه ما حق نداریم سریال حشاشین را ببینیم؟ و اگر این سریال را ببینیم ایمان خودمان را به شخصیت حسن صبّاح از دست میدهیم؟ اساسا مگر کسی در جامعۀ ایران شیفتگی خاصی نسبت به حسن صباح دارد که نگران باشیم کسانی در مصر از او چه تصویری ترسیم کردهاند؟
حسن صباح که جزو مقدسات نیست. بر فرض که سازندگان سریال حشاشین از او به بدی یاد کرده باشند. میتوان سریال را دید و نقاط ضعف یا حتی حرف اصلیاش را نقد کرد. اینکه عدهای برای مردم تصمیم بگیرند حق ندارید این سریال را تماشا کنید، از عجایب است؛ چون این سریال نه پورنوگرافیک است، نه علیه مقدسات شیعی است و نه حتی متعرض شخصیتهای برجستۀ مذهب تشیع شده است؛ یعنی افرادی نظیر سلمان و ابوذر و مالک اشتر، را که نزد شیعیان ایران از احترام ویژهای برخوردارند.
اگر هم این سریال ضد ایرانی باشد، قاعدتا چنگی به دل مردم ایران نمیزند و حتی ممکن است جمعی از آریاییهای غیور به صفحات مجازی سازندگان سریال هجوم ببرند و آنها را تنبیه کنند!
ولی واقعیت این است که سریال حشاشین، حسن صباح را شخصیتی در دل تاریخ و تمدن اسلامی ترسیم کرده است. علاوه بر این، فارغ از اینکه سازندگان سریال چه نیتی داشتهاند، حسن صباح عملا شخصیتی جذاب و دلنشین از آب درآمده است.
از این حیث سریال حشاشین تا حدی شبیه سریال امام علی (ع) شده که معاویه و عمرو عاص را جوری ترسیم کرده بود که بیننده از آنها بیزار نمیشد. در همان زمانی که سریال امام علی (ع) پخش میشد، بسیاری به داوود میرباقری ایراد گرفتند که چرا معاویه و عمرو عاص در سریالت جذابتر از سلمان و ابوذر شدهاند.
تازه اگر بپذیریم حسن صباح در "حشاشین"، به عنوان یک ایرانی، شخصیتی منفی و منفور است، خواجه نظامالملک هم به عنوان یکی از شخصیتهای اصلی سریال، یک ایرانی است که در برابر او قرار دارد. اگر حسن صباح تروریست ترسیم شده، خواجه نظامالملک هم به درستی سیاستمداری قلمداد شده که بر ضرورت تدبیر و خرد سیاسی پا میفشارد. مبدع ترور هم در تاریخ اسلام، حسن صباح نبوده. در همان قرن اول هجری، افراد گوناگونی در تقابلهای سیاسی در جهان اسلام ترور شدند.
نکتۀ مهم دیگر اینکه، حسن صباح در اواسط قرن پنجم هجری در خانوادهای به دنیا آمد که شیعۀ دوازدهامامی بودند ولی بعدها به مذهب اسماعیلی گروید. یعنی او امام موسای کاظم و ائمۀ بعدی شیعیان را به عنوان امام قبول نداشت.
دربارۀ چنین فردی، قاعدتا در ایران نمیتوان فیلم و سریال مثبتی ساخت. این هم از عجایب است که خودمان حاضر نیستیم یک فیلم یا سریال در تجلیل از حسن صباح بسازیم، ولی به دیگران هم میگوییم چیزی در انتقاد از او نسازید!
در آغاز دهۀ 1390 که فیلم آرگو ساخته شد، برخی از مقامات سینمایی کشور گفتند این فیلم ضد ایرانی است. ولی آرگو را بسیاری از مردم دیدند و چون فیلم مهمی نبود، آب از آب تکان نخورد. یعنی فیلم، دست کم در ایران، تاثیرگذاری چندانی پیدا نکرد و امروز حتی کمتر کسی به خاطر دارد فیلمی به نام آرگو، روزی در این کشور اهمیت سیاسی پیدا کرده بود.
در سریال حشاشین، شخصیتی که حقیقتا نزد ایرانیان محبوب است، حکیم عمر خیام است که تصویری مثبت و دلنشین نیز از او ترسیم شده. همین نکته نیز یکی از دلایل ضد ایرانی نبودن سریال حشاشین است.
این هم از عجایب است که ما در کشور خودمان احتمالا دربارۀ خیام هم نمیتوانیم فیلم یا سریالی توام با تجلیل و تحسین بسازیم. اگر هم بتوانیم، دست کم مصریها زودتر از ما دست به کار شدهاند و خیام را در یک اثر هنری، به نیکی و دلنشین ترسیم کردهاند.
به هر حال حتی اگر ممنوعیت پخش سریال حشاشین در پلتفرمهای رسمی قابل توجیه باشد، منتفی شدن امکان دانلود این سریال در فضای مجازی به هیچ وجه قابل توجیه نیست. ساترا تصمیم گرفته "حشاشین" از فیلیمو و پلتفرمهای مشابه پخش نشود؟ قبول. ولی اینکه کاری کردهاند که هیچ کس نتواند این سریال را دانلود و تماشا کند، شگفتآور است.
اگر الان یک استاد تاریخ بخواهد این سریال را دانلود و تماشا کند، چه کار باید بکند؟ باید بگوید ساترا صلاح دیده من به عنوان یک ایرانی مسلمان شیعه، این سریال را نبینم تا مبادا گمراه شوم؟ آیا این توهینآمیز نیست؟ و مگر حسن صباح مصداق "راه" است که بدبینی احتمالی به او پس از تماشای این سریال، مصداق "بیراهه" و "گمراهی" باشد؟
(اشتباه نشود. این یادداشت در دفاع از تمام محتوای سریال نیست. در دفاع از حق تماشای چنین سریالی است.)
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: واکنش نشریۀ 29 ساله به حذف سریال «حشاشین» از شبکۀ نمایش خانگی/ علاقه ایرانیان به داستان حسن صباح تاریخی است؛ نسازی، میسازند(+ جلد)